جمعه, فروردین ۱۰, ۱۴۰۳

روزنامه دنیای اقتصاد از روز شنبه ۶ اردیبهشت‌ بخش جدیدی را برای انعکاس خبرها و تحلیل‌ها در مورد شرکت‌ها منتشر می‌کند. مقاله‌‌ی حسین عبده تبریزی به عنوان مقدمه‌ای بر شروع این فصل جدید در حیات آن روزنامه نگاشته شده است.

متن این مقاله را این‌جا بیابید.

«دنیای‌اقتصاد» به عرصه جدیدی از گزارشگری مطبوعاتی وارد شده که در عین ضرورت، ریسک‌های خود را هم دارد: گزارش در مورد شرکت‌ها. رسانه‌ها در ایران جز در قالب آگهی تبلیغی یا رپرتاژ آگهی کمتر خبری از شرکت‌ها انعکاس داده‌اند. این قاعده به‌ویژه در صداوسیمای جمهوری اسلامی کاملا رعایت می‌شود که اگر ذکر نامی از «شرکتی» به میان آید، تبلیغ برای آن محسوب می‌شود.

 بنابراین، کوچک‌ترین خبری به نام و تحت عنوان شرکت‌ها خوانده نمی‌شود و هیچ فیلم تحلیلی از وضعیت و کارکرد شرکت‌ها پخش نمی‌شود، مگر آنکه با اخذ تعرفه تبلیغاتی، یا به‌عنوان «تهیه مشترک» به هزینه شرکت، فیلم و خبری تهیه شود. همین رویه نیز کم‌ و بیش در مطبوعات ایران رایج بوده است. بنابراین، همواره شاهد بوده‌ایم که کم‌ارزش‌ترین خبرها در مورد شرکت‌های دولتی انتشار یافته است، اما مهم‌ترین خبرها در مورد بنگاه‌های اقتصادی غیردولتی با سکوت همراه ‌شده است. «دنیای‌اقتصاد» اکنون مصمم است این سنت را نادیده انگارد و به عرصه گزارشگری شرکت‌ها وارد شود. این تصمیم با موضع‌گیری دیگر «دنیای‌اقتصاد» همخوان است که پشتیبان اقتصاد بازار و رقابت باشد و در تقویت بخش‌خصوصی در ایران ایفای نقش کند.

گزارشگری مطبوعات از شرکت‌ها قواعد خود را دارد و رعایت تعادل‌های بسیاری را می‌طلبد. نخست آنکه هدف از چنین کاری باید روشن شود. راز بنیادین دگرگونی اساسی اقتصاد ایران دستیابی به پنجره فرصت‌های بهره‌برداری از زنجیره ارزش جهانی از طریق توسعه بخش‌های مختلف تولید کالاها و خدمات و ایجاد میلیون‌ها شغل برای زنان و مردانی است که از دایره مشارکت در اقتصاد ایران کنار کشیده‌اند. «بنگاه» در کانون چنین تحولی است. اگر بخواهیم چارچوب ساختاری جدیدی برای توسعه اقتصادی ایران بیابیم، «بنگاه» (و البته بنگاه خصوصی) ‌باید محور اصلی این بازاندیشی باشد. «بنگاه» (و به‌ویژه بنگاه کوچک و متوسط) است که ‌باید موتور رشد تولید و اشتغال باشد. «بنگاه» است که با بهره‌گیری از نیروی کار رقابتی و مزایای دیگر اقتصاد ایران چون انرژی ارزان، ‌باید سرانجام زنجیره تامینی در اطراف خود ایجاد کند و برای آنچه در آن مزیت دارد، مستقل یا با همراهی سایر بنگاه‌ها، به مرکز تولیدی منطقه‌ای یا جهانی تبدیل شود. شاید بشود گفت بنگاه ایرانی آماده تولید آی‌فون یا تسلا نیست، اما قطعا این اقتصاد از مرحله تولید کفش و کاشی هم گذر کرده است. «بنگاه» است که فرامی‌گیرد چگونه در اقتصاد منطقه یا جهان ادغام شود و مزیت‌های ایران را به بازارهای مصرف دنیا پیوند بزند. حتی در مدل توسعه دولتی چین در ۳۵ سال گذشته، شاهد بوده‌ایم که «بنگاه» محور بوده است؛ نوآوری کرده، راه پیدا کرده است، ارزش خلق کرده و اشتغال آفریده است.

«دنیای‌اقتصاد» علی‌الاصول باید امیدوار باشد که برای دستیابی به آرمان‌های توسعه در ایران، برای ایجاد اعتمادبه‌نفس در میان نسل جوان برای گشایشی اساسی در زمینه تولید در کشور، برای انتقال تجربه‌های گذشتگان به نیروهای جدید تولید، برای تحقق پتانسیل‌های ایران جهت رونق اقتصادی، برای بسط صادرات، و برای افزایش تاثیرگذاری مزیت‌های اقتصاد ایران بر نرخ رشد و بهره‌وری؛ داستان‌های ناکامی و موفقیت بنگاه‌های ایرانی را با دقت، بی‌پیرایه، بی‌سوگیری، به‌وضوح و باجزئیات بازگو کند. روزنامه‌نگاری بنگاه ممکن است از خبری در مورد شرکت یا اعلامیه بورس آغاز شود، اما صرفا با انعکاس چنین خبری متوقف نمی‌شود، بلکه روزنامه‌نگار به اتکای آرشیو و مستندسازی‌های گذشته روزنامه، رویدادها را می‌کاود تا به عمق برسد و تحلیل مناسبی از خبر به خواننده ارائه کند. گزارشگری بنگاه از آن رو برای روزنامه‌نگار مهیج است که بازتابی از بولتن خبری دولت یا اطلاعی از یک کنفرانس خبری نیست؛ داستانی است که خودش ساخته و پرداخته است؛ روزنامه‌نگار اطلاع کمی از شرکتی یافته، در مورد آن تحقیق کرده، تا حد ممکن در موضوع عمیق شده و راوی داستانی در مورد بنگاه است که پرورده اوست و مالک آن داستان است. هنر نقل داستان واقعی و مستند، به شیوه صحیح گردآوری و تحلیل اطلاعات روزنامه‌نگار و صبوری او در نتیجه‌گیری بستگی دارد. روزنامه‌نگار بنگاه باید در اعمال مهارت‌های گزارشگری خود فوق‌العاده مراقب باشد، زیرا کوچک‌ترین خطا ممکن است تاثیری ژرف بر زندگی شرکت یا حتی خواننده بر جای گذارد. آداب و اخلاق روزنامه‌نگاری بنگاه ایجاب می‌کند که به هر خبری که می‌رسد، تا زمان اثبات صحت و سندیت خبر، شتاب‌زده از آن استفاده نکند و آن را محرمانه‌تلقی کند. «روزنامه‌نگاری بنگاه،» آن هم در جو بی‌اعتباری و بدگمانی امروز ایران، تدبیر بسیاری می‌طلبد. روزنامه‌نگار دائما به جانبداری، بی‌اخلاقی و بی‌دقتی متهم خواهد شد. مدت‌ها طول خواهد کشید تا اعتماد حاصل شود که تحلیل روزنامه سوگیری ندارد و داستان شرکت‌ها واقعی و دقیق روایت شده است. مدت‌ها طول می‌کشد تا مدیران شرکت‌ها از گزارشگر به جای مقاله تحلیلی، توقع آگهی تبلیغاتی و مضامین ستایش‌آمیز نداشته باشند. حتی درآمدهای تبلیغاتی «دنیای‌اقتصاد» ممکن است تحت‌تاثیر قرارگیرد و مدیران شرکت‌هایی که نظرات گزارشگرِ بنگاه را نمی‌پسندند، موقتا راه را بر درآمد تبلیغاتی روزنامه مسدود کنند. اما این راهی است که «دنیای‌اقتصاد» ‌برگزیده است و چالشی است که می‌پذیرد و امیدوار است بر آن فائق‌ آید. دراین مسیر، نیاز به گزارشگران جوان پرانگیزه‌ای است که از دانش اقتصادی لازم بهره‌مند باشند و در طول زمان بر جزئیات صنعتی یابند یایند که داستان بنگاه‌های آن را روایت می‌کنند.

برای روزنامه‌نگارانی که وضعیت واقعی بنگاه‌های ایرانی را به تصویر خواهند کشید، آرزوی موفقیت می‌کنم. باشد که ماهرانه، مستدل، اخلاق‌مدارانه، باتعهد و بی‌طرفانه داستان خود را از شرکت‌ها روایت کنند؛ باشد که قلم در خدمت تحلیل عالمانه وضعیت بنگاه‌های ایرانی قرارگیرد؛ باشد که از این گذر، هدف رشد و ارتقای اقتصادی و اجتماعی ایران دنبال شود.

درج دیدگاه

نظر خود را وارد کنید
اسم خود را اینجا وارد کنید