نشست «آمایش سرزمین، ژئوپولیتیک و توسعه» توسط آکادمی دانایان برگزار شد. این نشست با حضور پیروز حناچی شهردار اسبق تهران، علی دینیترکمانی، عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، مرتضی قورچی، عضو هیئتعلمی گروه جغرافیای انسانی و آمایش دانشگاه شهید بهشتی و بهزاد ملکپور اصل، عضو هیئتعلمی گروه معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. در این نشست، موضوعاتی مانند تمرکز سرمایهگذاری، مزیتهای منطقهای و محدودیتهای اجرایی برنامههای آمایش سرزمین مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
شما میتوانید ویدیو این نشست را در اینجا ببینید.
تمرکز جمعیتی و چالشهای ناشی از آن
پیروز حناچی، شهردار اسبق تهران، در آغاز نشست به نرخ رشد بالای شهرنشینی در ایران اشاره کرد. وی گفت که در دههی ۳۰، ترکیب جمعیتی ایران ۷۰ درصد روستایی و ۳۰ درصد شهری بود، اما اکنون این نسبت معکوس شده است. به گفته وی، این تغییرات ناشی از محدودیتهای جغرافیایی و عدم توزیع متوازن سرمایهگذاریها بوده که منجر به تمرکز جمعیتی در کلانشهرها بهویژه تهران شده است.
وی با اشاره به تجربههای آمایش سرزمین از دهههای گذشته توضیح داد که هدف اصلی آمایش، ایجاد تعادل در توزیع امکانات در سراسر کشور است. اما به دلیل تمرکز ۹۵ درصدی سرمایه در مراکز استانها و بیتوجهی به مناطق کمتر توسعهیافته، این هدف محقق نشده است. او نمونههایی از اختلالات تصمیمگیری کلان مانند ساخت فرودگاهها و بیمارستانهای غیراقتصادی و صدور مجوز کارخانههای ذوبآهن در مناطق کمآب جنوب خراسان را بیان کرد و تأکید کرد که این رویکردها نهتنها به توسعه کمک نکرده بلکه منجر به کاهش منابع حیاتی و بهرهوری شده است.
آسیبشناسی سند ملی آمایش سرزمین
بهزاد ملکپور اصل، عضو هیئتعلمی گروه معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی به نواقص سند ملی آمایش سرزمین اشاره کرد و گفت این سند تعریف دقیقی از آمایش سرزمین ارائه نکرده و فاقد چارچوبهای روشن توسعه است. به گفته او، آمایش باید بهعنوان یک سند چشمانداز توسعه بلندمدت طراحی شود که قیدهای منطقهای و بازیگران اصلی توسعه را بهروشنی مشخص کند. وی با انتقاد از عدم شفافیت نقش بخش خصوصی در این سند، تأکید کرد که نبود الگوهای توسعه و منابع مالی مشخص، اجرای برنامهها را با چالش مواجه کرده است.
چالشهای اجرای برنامهها و نقش نهادهای مدنی
علی دینیترکمانی، عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی با بررسی عوامل مؤثر بر ناکارآمدی برنامههای توسعهای در ایران، تأکید کرد که مشکل اصلی در زیرساختهای حقوقی و سیاستگذاری است. وی برنامهریزیهای توسعهای در ایران را صرفاً متنی روی کاغذ دانست و توضیح داد که حتی اگر سند آمایش بهدرستی تدوین شود، دینامیک اجرایی ضعیف، آن را بیاثر خواهد کرد. به گفته وی، اجرای برنامهها نیازمند ارتباط با زنجیرههای ارزش جهانی و ایفای نقش مؤثر هر دو بخش دولتی و خصوصی است.
او به مشکلات حاشیهنشینی نیز اشاره کرد و گفت: «یکی از اهداف انقلاب سال ۵۷ مبارزه با حاشیهنشینی بود، اما امروز شاهدیم که این معضل نهتنها حل نشده، بلکه ابعاد گستردهتری یافته است.»
نقش قدرت در آمایش سرزمین
مرتضی قورچی، عضو هیئتعلمی گروه جغرافیای انسانی و آمایش دانشگاه شهید بهشتی با رویکرد جغرافیای سیاسی پستمدرن، به ارتباط میان آمایش سرزمین و بازتولید قدرت پرداخت. وی توضیح داد که هرگونه تنظیم فضا و قانونگذاری برای آن، یک پروژه قدرت محسوب میشود و سیاستهای آمایشی میتوانند به بازتولید قدرت نهادهای مسلط کمک کنند. به گفته وی، در جوامعی که نهادهای مدنی قدرتمند ندارند، اجرای برنامههای آمایش تحتالشعاع منافع ذینفعان قدرت قرار میگیرد. قورچی بر اهمیت نهادهای مدنی در پایبندی مدیران به اجرای برنامهها تأکید کرد و گفت که کشورهای موفق در اجرای اسناد توسعهای، نهادهای مدنی پرقدرتی دارند که تخطی مدیران از برنامهها را بهشدت کنترل میکنند.
اقتصاد دریامحور و مزیتهای منطقهای
پیروز حناچی به اهمیت اقتصاد دریا محور در توسعه منطقهای اشاره کرد و تأکید کرد که سرمایهگذاریها باید براساس مزیتهای هر منطقه انجام شود. وی مناطق شرقی تنگههرمز را به دلیل دسترسی به اقیانوسها و آبهای آزاد، مناطق بسیار ویژه توریستی و ظرفیتهای صنعتی، پتانسیل بالایی برای توسعه دانست. او پیشنهاد کرد که صنایع آببر مانند ذوبآهن در این مناطق احداث شوند و برای ساخت پروژههای تأسیسات نفتی نیز به شرق تنگهی الویت داده شود تا به تعادل منطقهای کمک شود.
حناچی همچنین به تجربههای موفق توسعه در مناطق نفتخیز مانند مسجدسلیمان و عسلویه اشاره کرد و گفت: «نفت و مشتقات آن هر جا که باشند، توسعه نیز به همان منطقه کوچ میکند.»
جمعبندی و چالشهای پیش رو
نشست با بررسی محدودیتهای مالی در تحقق اسناد چشمانداز توسعه به پایان رسید. مهمانان بر این نکته تأکید کردند که آمایش سرزمین نیازمند چشماندازهای واقعبینانه، منابع مالی کافی و نظارت مؤثر است. همچنین، تعامل سازنده با جامعهی جهانی و ایجاد زیرساختهای حقوقی و مدنی قوی از الزامات اجرای موفق برنامههای توسعهای در ایران است.