تقریبا همهی کشورهای دنیا در مقابله با ویروس کرونا استراتژی یکسانی را برگزیدهاند: جلوگیری از شیوع. بریتانیا می خواهد راه دیگری را پیش گرفته و استراتژی ابتلای دسته جمعی به ویروس برای مصون کردن مردم در مقابل آن را دنبال کند. این راهبرد می گوید شیوع ویروس را مدیریت کنیم تا مردم در مقابل آن مقاوم شوند. موضع دولت آن است که اگر محدودیتها را زودتر از موقع به اجرا بگذارد ، مردم پس از گذشت مدتی دلزده و خسته میشوند و آن محدودیتها را رعایت نخواهند کرد. چنین است که مقامات بهداشتی حتی ایزوله کردن افراد مسن را هم هنوز زود میدانند. این استراتژی ریسک مبتلاشدن چهل میلیون نفر به ویروس کرونا را میپذیرد. پرفسور کریس ویتی و سر پاتریک والانس، بانیان این استراتژی بزودی مدلهای کامپیوتری استراتژی خود را منتشر خواهند کرد. البته دویست و سی دانشمند رشتههای مختلف علیه این استراتژی و ریسکهای آن به دولت نامه نوشتهاند. فارغ از این که کدام یک از دو راهبرد صحیح است، اتخاذ این شیوهی مدیریت از طرف دولت بریتانیا درسهای آموزنده و شگفتی دارد. اول این که دولت و نظام پزشکی برای اتخاذ راهبردی کاملا متفاوت با دنیا و کاملا جسورانه و تجربه نشده در مورد این ویروس تا چه حد به خود و نظام درمانی کشور اعتماد دارد. دوم این که دولت تا چه حد از رابطه خود با مردم و سرمایهی اجتماعی نهاد دولت در بریتانیا مطمئن است که میخواهد این مسیر حداقل از نظر سیاسی بسیار پرریسک را انتخاب کند. بعید است سیاستمداران هیچ کشور در حال توسعهای جرات کنند و از سرمایه اجتماعی کافی برخوردار باشند که چنین راهبردی را برای مقابله با بزرگترین چالش دوران خود برگزینند.