۳۱ امین سالگشت درگذشت مهدی اخوان ثالث را با ابیاتی از دو شعر وی گرامی میداریم. این بیتها قدرت خارقالعادۀ شاعر را در تصویرپردازیهای درخشان، استفاده از مضامین قوی و پربار، ترکیب بدیع زبان کهن (ادبیات خراسان، فردوسی و بیان اساطیری) و زبان نو (مثلاً شعر نیمایی) و ابداع واژگان تازه نشان میدهد.
پیوندها و باغ، از این اوستا
ای درختان عقیم ریشهتان در خاکهای هرزگی مستور،
یک جوانۀ ارجمند از هیچجاتان رُست نتواند.
ای گروهی برگ چرکینتارِ چرکینپود،
یادگارِ خشکسالیهای گردآلود،
هیچ بارانی شما را شست نتواند…
غزل ۳، آخر شاهنامه
ای تکیهگاه و پناه زیباترین لحظههای پُرعصمت و پُرشکوه تنهایی و خلوت من؛ ای شطِ شیرینِ پُر شوکت من.
ای با تو من گشته بسیار در کوچههای بزرگِ نجابت، ظاهر نه بنبستِ عابرْ فریبندۀ استجابت،
در کوچههای سرور و غم راستینی کهمان بود، در کوچه باغ گلِ ساکت نازهایت،
در کوچه باغ گلِ سرخ شرمم، در کوچههای نوازش،
در کوچههای چه شبهای بسیار تا ساحل سیمگون سحرگاه رفتن،
در کوچههای مهآلود بس گفتوگوها بیهیچ از لذت خواب گفتن،
در کوچههای نجیب غزلها که چشم تو میخواند،
گهگاه اگر از سخن باز میماند، افسون پاک منش پیش میراند…
اخوان و فروغ متن کامل هر دو سروده را خواندهاند و در نت آنها را مییابید.