صحبت از گرفتاریهای اقتصاد ایران محدود به این جلسه نبود و در همایشباران این دو هفتهی اخیر همه جا بحث از زوایای مختلف اقتصاد ایران بود. جوانان مخاطب البته از شنیدن آه و نالهها خستهاند و راه حل میخواهند. غیر از نشست شیرین با عبدالله کوثری در مورد رابطهی اقتصاد و ادبیات در کافه خرد دانشگاه علامه، در بقیهی نشستها و حتی چهار کلاس درسی این دو هفته، جوانها نگران از تحولات اقتصاد ایران و تصمیمات امریکا، دائماً از بانک، ارز، اشتغال، تورم، بورس، … میپرسند. در دو نشست همایش شهرداری در برج میلاد، مسائل مدیریت شهری صحبت شد، در همایش مالی و سرمایهگذاری کانون نهادهای مالی، مشکلات تأمین مالی بحث شد. در دانشکدهی اقتصاد علامه زنگ تفریحی بود که از نقش ریاضیات در مالی سخن بگویم و زیر فشار پرداختن به مسایل جاری کشور نباشم. در دو نشست کارگزاری مفید بحث بورس و بازار آتی مطرح شد. در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران حلوفصل بحران بانکی موضوع بحث بود. بحث مشکلات بخش مسکن در همایش بانک اقتصاد نوین طرح و بحث شد؛ در دانشگاه امیرکبیر پاسخ برای همهی چالشهای اقتصاد ایران طلب میشد؛ … و بی شک در روز یکشنبه در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران جوانان همین نگرانیها را ابراز خواهند کرد. مقیدم در حد توان بحثها معطوف به راه حل باشد و وقت به گله و شکایت نگذرد. متأسفانه راهحلها سخت مینماید و بدون استثنا از گذر اصلاحات اساسی در اقتصاد عبور میکند و جوانان آن قدر پخته شدهاند که یادآور شوند اصلاحات اقتصادی فوری مورد نیاز به اجماع حاکمیت و به ارادهی سیاسی نیاز دارد. بنابراین وقتی میپرسند چند درصد احتمال میدهید اصلاحات ضروری به اجرا نزدیک شود، میمانی چه جوابی دهی که دروغ نباشد و کورسویی از امید در انتهای راه نشان دهد.