تاریخ دفاع: زمستان ۱۳۸۱
دانشجو: داريوش دموزي
اساتید مشاور: دكتر غلامرضا اسلامي بيدگلي – دكتر عادل آذر
اساتید راهنما: دكتر حسين عبده تبريزي
اساتید داور: دكتر ايرج نوروش – دكتر محمداسماعيل فدايينژاد
نام دانشگاه: دانشگاه تهران-دانشكده مديريت
در اين تحقيق مسأله اصلي بررسي بازده سهام جديد در مقايسه با بازده شاخص قيمت بورس در طي زمان، تعيين عوامل مؤثر بر عملكرد بلندمدت سهام جديد و شناسايي روابط بين اين عوامل در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنين شواهد مبني بر وجود دورههاي بهاصطلاح «اوراق بهادار داغ»، «عكسالعمل بيش از اندازه» سرمايهگذاران و “گرايشات و علائق زودگذر» و يا خوشبيني زياد سرمايهگذاران مورد بررسي قرار ميگيرد.
فرضيههاي اين تحقيق عبارتند از:
1. عملكرد كوتاهمدت كل (تعديلنشده) سهام جديد بيشتر از عملكرد كوتاهمدت بازار است.
2. عملكرد بلندمدت كل (تعديلنشده) سهام جديد كمتر از عملكرد بلندمدت بازار است.
3. رابطه ميان عملكرد بلندمدت سهام جديد با حجم معامله سالانه آن منفي است.
4. رابطه ميان عملكرد بلندمدت سهام جديد با باندازه شركت مثبت است.
5. رابطه ميان عملكرد بلندمدت سهام جديد با عملكرد كوتاهمدت تعديلشده سهام جديد منفي است.
در اين تحقيق شركتهايي كه سهام آنها از ابتداي سال 1369 تا انتهاي سال 1374 براي اولين بار در بازار بورس تهران مورد معامله قرار گرفته است جامعه آماري ما را تشكيل ميدهند.
نتايج حاصل از اين تحقيق نشان ميدهد كه در سالهاي 1369 الي 1374 دوره «سهام جديد داغ» وجود ندارد و سهام جديد در معرض «عكسالعملهاي بيش از اندازه» سرمايهگذاران قرار ندارد. با اين حال در بعضي از صنايع فرضيه “رايشات و علائق زودگذر» و فرضيه «عكسالعمل بيش از اندازه» سرمايهگذاران مصداق دارد. الگوي رفتار بازده سهام جديد (بازده اضافي كوتاه مدت و بازده بلندمدت كمتر از بازار) در بورس اوراق بهادار تهران مشابه ساير كشورهاي جهان است و پذيرش فرضيات اول و دوم تحقيق نيز تأييدي بر اين مطلب است. در ضمن ساير فرضيات تحقيق تأييد نميشود و شواهديدال بر تأثير نوع صنايع برروي عملكرد بلندمدت سهام جديد بهدست نيامد. لازم به ذكر است تنها متغيري كه عملكرد بلندمدت سهام جديد را تحتالشعاع قرار ميدهد عملكرد بلندمدت بازار است كه نشانگر تأثير شرايط بازار بر عملكرد بلندمدت سهام جديد است.
فرضيههاي اين تحقيق عبارتند از:
1. عملكرد كوتاهمدت كل (تعديلنشده) سهام جديد بيشتر از عملكرد كوتاهمدت بازار است.
2. عملكرد بلندمدت كل (تعديلنشده) سهام جديد كمتر از عملكرد بلندمدت بازار است.
3. رابطه ميان عملكرد بلندمدت سهام جديد با حجم معامله سالانه آن منفي است.
4. رابطه ميان عملكرد بلندمدت سهام جديد با باندازه شركت مثبت است.
5. رابطه ميان عملكرد بلندمدت سهام جديد با عملكرد كوتاهمدت تعديلشده سهام جديد منفي است.
در اين تحقيق شركتهايي كه سهام آنها از ابتداي سال 1369 تا انتهاي سال 1374 براي اولين بار در بازار بورس تهران مورد معامله قرار گرفته است جامعه آماري ما را تشكيل ميدهند.
نتايج حاصل از اين تحقيق نشان ميدهد كه در سالهاي 1369 الي 1374 دوره «سهام جديد داغ» وجود ندارد و سهام جديد در معرض «عكسالعملهاي بيش از اندازه» سرمايهگذاران قرار ندارد. با اين حال در بعضي از صنايع فرضيه “رايشات و علائق زودگذر» و فرضيه «عكسالعمل بيش از اندازه» سرمايهگذاران مصداق دارد. الگوي رفتار بازده سهام جديد (بازده اضافي كوتاه مدت و بازده بلندمدت كمتر از بازار) در بورس اوراق بهادار تهران مشابه ساير كشورهاي جهان است و پذيرش فرضيات اول و دوم تحقيق نيز تأييدي بر اين مطلب است. در ضمن ساير فرضيات تحقيق تأييد نميشود و شواهديدال بر تأثير نوع صنايع برروي عملكرد بلندمدت سهام جديد بهدست نيامد. لازم به ذكر است تنها متغيري كه عملكرد بلندمدت سهام جديد را تحتالشعاع قرار ميدهد عملكرد بلندمدت بازار است كه نشانگر تأثير شرايط بازار بر عملكرد بلندمدت سهام جديد است.





















