توضیحات تکمیلی در مورد مصاحبه‌های دکتر عبده تبریزی با «اکو ایران» و «کانون فارغ‌التحصیلان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران»

1782

در مورد مصاحبه‌های این‌جانب با اکو ایران و کانون فارغ‌التحصیلان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، برخی دوستان از نحوه‌ی محاسبه‌ی تولید ناخالص داخلی در نسبت ارزش بازار به GDP ایراد گرفته‌اند. دو تن از دوستان بزرگوار نیز محاسبه‌ی ساده‌ای با دلار بیست و چند تومانی ارائه کرده‌اند که طبعا دقیق نیست. محاسبات GDP به دلار به این سادگی نیست. در کشوری که هر سال ۱۰ تا ۱۴ میلیارد دلار برای ورود کالاهای اساسی و دارو به قیمت دلار ۴۲۰۰ تومان تخصیص داده می‌شود، یا بخش بزرگی از GDP آن انرژی است که متوسط قیمت آن حتی زیر ۴۲۰۰ تومان است، چگونه ممکن است دلار بیست و چند تومانی مبنای محاسبه دلاری GDP قرار گیرد؟
محاسبات تولید ناخالص داخلی دلاری کاری پیچیده است، و از این‌رو معمول نیست در یک مقاله‌ یا مصاحبه محقق خود آن را محاسبه کند، چراکه تعیین برابری دلاری قیمت کالاها و خدمات آسان نیست. از این رو، بهتر است به جای محاسبه سرانگشتی، به مراجعی از قبیل سایت worldbank که این ارقام را سالانه محاسبه می‌کنند، مراجعه کرد. (سایت trading economics هم عینا آنها را نقل می کند.) که با دقت نرخ برابری را برمی گزیند. بانک جهانی در کشورهایی که نوسانات ارزی زیادی دارند، چون نرخ تورم با سرعت کمتری نسبت به تغییرات نرخ ارز اثر خود را بر قیمت کالاها و خدمات باقی می گذارد، از شاخص ppp به مثابه ی نرخ برابری استفاده می‌کند. طبعاً در محاسبه ی این شاخص در ایران، بانک جهانی توجه دارد که برخی از کالاها در ایران با نرخ دلار ۴۲۰۰ ارزشگذاری می شود، حاملهای انرژی با نرخ یارانه ای احتساب می شود و خدمات با نرخی متفاوت (همپای رشد دستمزد) باید در محاسبات GDP وارد شود.
سایت بانک جهانی: https://data.worldbank.org/indicator/NY.GDP.MKTP.CD?end=2017&locations=IR&start=1960&view=chart
سایت Trading Economics: https://tradingeconomics.com

برای این که در این محاسبه ما درگیر بحث دشوار نرخ برابری ارز نشویم، از ارقام ریالی منتشره استفاده کردیم. بانک مرکزی ارقام تولید ناخالص داخلی را منتشر کرده که در جدول زیر می یابید. برای محاسبه ی رقم فعلیGDP، می باید رقم پایان سال گذشته (۱۳۹۸)را با شاخص gdp deflator (تورم کالاها و خدمات تولیدی) تعدیل کرد. به عنوان پراکسی gdp deflator، از تورم cpi استفاده کردیم که رقم ریالی کالاها و خدمات مصرفی فعلی را نشان می دهد. رشد اقتصادی را هم صفر فرض کردیم. بر این اساس، تولید ناخالص داخلی در پایان سال ۹۸ برابر با ۲۴۴۰ تریلیون بوده و با فرض ۷% افزایش ناشی از تورم ابتدای ۹۹ تا پایان خردادماه و با توجه به ارزش ۸۱۷۰ تریلیون تومانی بازار سرمایه (کل بازارها شامل بازار پایه فرابورس) عملاً این نسبت بیش از ۳۰۰% خواهد بود. البته، در محاسبات ارزش بازار سرمایه ممکن است دوبارشماری ناشی از هلدینگ ها و سرمایه گذاریها رقمی بین ۱۵-۲۰ درصد از ارزش بازار فعلی کم کند؛ اما این دوباره شماری رواج عام دارد. آنچه دوستان باید بدان اهمیت دهند، توجه به رقم ۳۰۰ درصد نیست، بلکه توجه به این موضوع است که اندک زمانی قبل این رقم ۶۰ درصد بوده است.
اگر دوستان تمایل داشته باشند در این محاسبات تعدیلی انجام دهند، بحثی نیست، اما عادلانه نیست که اصل بحث بنده در مورد بازار سرمایه را رها کنند و تنها عددی را محور قضاوت در مورد مفاد این دو گفتگو قرار دهند.
متأسفانه ده‌ها خلاصه از دو گفتگوی یادشده، بدون ذکر مأخذ، در رسانه‌های همگانی انتشار یافته‌ است. دوستان بسیاری می‌پرسند آیا مفاد این خلاصه‌ها مورد تأیید بنده است؟ مطالبی که دراین دو مصاحبه گفته شده و نیز مطالبی که امروز دیرتر در مصاحبه‌ی مشابهی در روزنامه‌ی جهان صنعت می‌خوانید، در چارچوب شرایط و مقدمات معینی بیان شده که توجه به آنها برای نتیجه‌گیری ضرورت تام دارد. از این‌رو، هرچند متن این خلاصه‌ها حاوی بسیاری از نکات بیان‌شده در دو مصاحبه است، اما روشن است مسؤولیتی را متوجه بنده نمی‌کند. بنده مسؤول مطالبی هستم که در دو مصاحبه عرض کرده‌ام و درخواستم از دوستانی که در این مورد قضاوت کرده‌اند، آن است که به اصل این مصاحبه‌ها رجوع فرمایند.

درج دیدگاه

نظر خود را وارد کنید
اسم خود را اینجا وارد کنید