روزنامه سرمایه در ۱۱ آبان ۸۸ در دولت آقای احمدینژاد توقیف شد. هر چند مدیر مسئول و صاحب امتیاز آن بودم، اما به لحاظ گرفتاریهای کاری کمتر در روزنامه حضور یافته یا در تصمیمات آن دخیل بودم. در اولین شمارهی این روزنامه سرمقالهای نوشتم که در زیر میخوانید. دلیل اصلی نقل مقاله فضای امیدی است که در آن موج میزند و من بسیار امیدوارم که کشورم بتواند دوباره وارد شرایط مشابه شود. ایران سخت نیازمند برگشت به شرایطی است که در آن خیزش اقتصادی دوباره ممکن شود. البته، بعدها روزنامه از تأکید موضوعی مورد اشاره (بازار سرمایه) فاصله گرفت و به کل اقتصاد ایران پرداخت.
به نام خداوندی که نوشتن آموخت
”سرمایه“ روزنامهای اقتصادی است که بر موضوعات بازار سرمایه تمرکز دارد. از سه بخش بازار پول، بیمه، و سرمایه، موضوع اخیر در ایران ناشناختهتر است، و در عینحال که مورد غفلت واقع شده است، دربرگیرنده مسائلی بسیار پیچیدهتر نیز میباشد.
توسعه اقتصاد ایران در مرحلهای است که به یمن ثبات و پرهیز از نوسان در سیاستها و در صورت استقرار توان مدیریتی حتی متوسط بر دستگاه تصمیمسازی دولت، میتواند با خیزش همراه شود. بستر چنین توسعهای بازار سرمایه است که مدعی است منابع مالی را با هزینههایی کمتر در خدمت سرمایهگذاری قرار میدهد. بنابراین، گسترش بازار سرمایه در افق زمانی میانمدت، بهرغم همه رویدادها و تغییر مسیرهای محتمل، غیرقابل اجتناب است.
”سرمایه“ وظیفه بسط فرهنگ استفاده از محصولات مالی بازار سرمایه را وجهه همت خود قرار خواهد داد. روایت صادقانه و بیان شفاف از تحولات بازار و عناصر آن، شکافتن ناملایمات، پرسشگری دائمی، حفظ بیطرفی، پرهیز از تندروی، انتشار بیوقفه اطلاعات و اطلاعرسانی اصولی مداوم، حفظ تعادل مناسب بین تنوع موضوعی با محتوای مطالب و اهمیت خبری، بررسیهای عمیق از تحولات بازار در چارچوبی جهانی و با هدف تحقق منافع ملی، … خطمشیهایی است که ”سرمایه“ بهطور مستمر دنبال خواهد کرد.
اخلاق حرفهای هم روزنامهنگاران دنیا، آنان را به رعایت سه اصل ملزم میکند: پیگیری مستمر واقعیت، تعهد به مسؤولیت اجتماعی و تقویت آزادی بیان. جان کلامِ تقویت آزادی بیان در این جمله درخشان ولتر آمده است که میگوید، ”حتی با یک کلمه از آن چه میگویی، موافق نیستم، اما تا پای جان ایستادهام که از حق تو برای گفتن آن دفاع کنم.“ غایت آرزوی ”سرمایه“ آن است که محملی برای بیان همه روایتهای داستانی واحد باشد، و با ارائه امکان به صاحباناندیشه از همه دیدگاهها برای بیان نظرگاههای خود، زمینهساز توسعه بازار سرمایه کشور باشد.
ادارهی روزنامهای با این ابعاد و با هزینههای قابلملاحظه درهرحال بهمعنای اداره کسب و کاری است که از نظر سود و زیان حداقل میباید به نقطهی سربسری برسد تا ادامهی حیات آن ممکن شود. ایجاد تعادل بین اهداف اطلاعرسانی و شفافسازی و تحقق سایر اهداف یادشده، با کسب درآمد لازم برای ادامهی حیات تضادی را در خود نهفته دارد که نیازمند اِعمال تدابیر مدیریتی ویژهای است.
یکی از ایرادات اساسی که بر مدیر مسؤول ”سرمایه“ طی دوره تصدی وی در بورس وارد خواهد بود، تضاد درونی بین شغل رسمی وی و کار روزنامهنگاری در قلمرو بازار سرمایه است. ایرادی که در زمان شکلگیری شرکت خدمات اطلاعرسانی از بورس میگرفتند، نگرانی از این موضوع بود که آیا بورس بین شرکت اطلاعرسانی خود و سایر نهادهای اطلاعرسانی تمایزی قائل خواهد شد، و آیا به شرکت اطلاعرسانی خود رانت خواهد داد یا نه؟ امروز که یک سال از عمر آن شرکت میگذرد، کمتر شکایتی در این زمینه بهگوش میرسد. ”سرمایه“ نیز خود را مجاز نخواهد دانست اطلاعاتی را که منشأ انتشار آن بورس است، منتشر کند، مگر اینکه این اطلاعات از قبل و بهشیوهای مناسب و با اعطای فرصتی مشابه در اختیار همهی رسانهها قرار گرفته باشد. در این زمینه که شائبه استفاده از اطلاعات ویژه، بهدلیل موقعیت مدیر مسؤول آن بر سر راه ”سرمایه“ نباشد، تلاشی مستمر خواهد شد.
میدانیم که آزادی مطبوعات نمای اصلی سیاسی و آزادی بیان بروز فردی حقوق بشر است. همهی دستاندرکاران رسانهها این جملهی معروف آلبرکامو را در خاطر دارند که گفته است، ”وقتی مطبوعات آزاداند، میتوانند خوب یا بد باشند، اما شکی نیست که بدون آزادی، مطبوعات فقط میتوانند بد باشند؛“ و ادامه میدهد که ”برای مطبوعات، همچون برای همهی بشریت، آزادی فرصت ارتقاء فراهم میآورد، در حالیی که بندگی فقط به زوال میانجامد.“ البته، میدانیم که مطبوعات در ایجاد چنین فضایی خود بسیار مؤثراند. امید میرود که ”سرمایه“ با تعهد به راستگویی و صداقت و عدمانحراف از خطمشیهایی که برای خود تعیین کرده است، فرصتهای ارتقاء را گسترش دهد، و از فرصت بیانی که دارد برای ”خوب“ و ”مؤثر“ بودن استفاده کند، و در توسعه و گسترش همهجانبه بازار سرمایه نقشی فعال برعهده گیرد.