در مورد دموکراسی صدام حسین انتشارات DESTE سال دو هزار و دوازده خواندن سه مقاله از دیکتاتور آدمکشی چون صدام حسین در مورد “دموکراسی در عراق” یادآور چیزی جز طنز تاریخ نیست. این سخنرانیهای صدام در سالهای هفتاد و هفت و هفتاد و هشت قرن گذشته در روزهایی نزدیک به انقلاب ایران ایراد شده است. مقاله صدام چنین آغاز میشود: بحث پیرامون دموکراسی موضوعی بس پیچیده است که نیاز به توجه خاص شما دارد ….
میخواستم بدانم شروری چون صدام چه درکی از دموکراسی دارد، چگونه آن را تعبیر میکند، و از کدام پیچیدگی سخن میگوید؟
صدام کار سیاستمدار را به کار هنرمند تشبیه میکند. از خلال مقالهها میشود دریافت که این سیاستمدار هنرمند چه درکی از هنر، تاریخ، معماری، … و میراث تمدن عراق دارد، آنجا که بعدها خود را نبوکد نصر (بختالنصر) بابل میپندارد، هیتلروار سفارش طاق پیروزی میدهد، و در توهم برابری با سرداران قادسیه در و دیوار بغداد را با مجسمههای خود پر میکند. بیشک درک هنرمندانه! صدام از چیزی که دموکراسی میپنداشت او را به سوی سیاستهای سلطه کامل دولت بر همه ابعاد معماری، مجسمهسازی، فیلم، شعر، عکاسی، نقاشی، موزهداری… کشاند.