در روز سهشنبه ۱۶ مهرماه ۱۳۹۸، خانم نوشین محمودی در دانشگاه سمنان از پایاننامهی دکترای خود با عنوان «برآورد اثرات تغییر ساختار جمعیت بر شاخص قیمت مسکن با رویکرد اقتصادسنجی فضایی فازی» با موفقیت دفاع کرد.
چکیده این رساله را در زیر میخوانید.
حسین عبده تبریزی یکی از دو استاد راهنمای این رساله بود.
چکیده :
شاخصهای مسکن از مهمترینترین ابزارهای برنامهریزی برای بخش مسکن هستند. از اینرو شناخت و تحلیل شاخصهای مختلف مسکن میتواند میزان کارایی برنامههای مسکن را بهطور چشمگیری افزایش دهد. از مهمترین این شاخصها، شاخص قیمت مسکن است که در این پژوهش به بررسی آن پرداخته شده است.
عوامل بسیار متعددی وجود دارند که بر شاخص قیمت مسکن اثر گذارند اما در این مطالعه تمرکز بر بررسی چگونگی اثر گذاری تغییرات ساختارجمعیت بر شاخص قیمت مسکن است. بنابراین در ابتدای به دلیل عدم وجود شاخص قیمت مسکن در کشور، به برآورد و محاسبه این شاخص براساس روش طبقهبندی پرداخته شده است. نکته حائز اهمیت این است که برای محاسبه این شاخص به صورت استانی، لازم است شاخص را در ابتدا در سطح شهرستان محاسبه شود. در ادامه با معرفی شاخصهای ساختار جمعیت، شاخص ادواج، شاخص طلاق، مهاجرت و بعد خانوار به عنوان نمایندگانی از ساختار
جمعیت کشور در طی سالهای مختلف در نظر گرفته شدند.
بر اساس شاخصهای محاسبه شده، قیمت مسکن بهطور میانگین در کل کشور در طی دوره ۱۳۹۵-۱۳۸۹ روندی صعودی داشته است اما میزان افزایش و در برخی موارد کاهش این شاخص در سطح استانهای مختلف متفاوت بوده است. قابل توجه است که بیشترین میزان شاخص در این دوره زمانی متعلق به استان اصفهان برابر ۴۷۶ واحد است. هرچند که به باور عموم همواره بیشترین شاخص قیمت مسکن در استان تهران روی میدهد. حتی با توجه و دقت بیشتر میتوان دریافت که رتبه دوم و سوم این شاخص متعلق به استان کهکیلویه و بویراحمد و آذربایجان شرقی است، پس از آن رتبه چهارم
به استان بوشهر میرسد که در سال ۹۵ شاخصی برابر ۲۷۸ واحد دارد و استان فارس با شاخصی ۲۷۲ در سال ۹۵در مقام پنجم قرار گرفته است.
همچنین با توجه به وجود ابهام در ماتریس وزن فضایی، پیش از برآورد مدل این ماتریس با استفاده از منطق فازی بهبود بخشیده شد. در ابتدا دو متغیر طول مرز مشترک دو استان مجاور و فاصله بین مرکز دو استان با استفاده از روش استنتاج فازی ترکیب شدند تا ماتریس وزن جدید ساخته شود.
سپس این ماتریس با استفاده از شش مدل متفاوت اقتصادسنجی فضایی و با مقایسه عملکرد این ماتریس با سه ماتریس پایهای مطرح در اقتصاد سنجی فضایی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که در ۸۳% از موارد ماتریس وزن فضایی فازی بر اساس آماره BIC و AIC عملکرد بهتری داشته است.
نتایج حاصله مؤید آن است که همه متغیرها به جز نرخ بیکاری اثر معناداری بر شاخص قیمت مسکن دارند. همچنین اثر شاخص ازدواج، تعداد مهاجران واردشده، شاخص اجاره بهای مسکن و درآمد خانوار بر شاخص قیمت مسکن مثبت و معنادار است و شاخص طلاق، بعد خانوار اثر منفی بر شاخص قیمت مسکن دارند.
واژگان کلیدی: شاخص قیمت مسکن؛ روش طبقهبندی؛ شاخص ازدواج؛ شاخص طلاق؛ اقتصادسنجی فضایی؛ منطق فازی.